به گزارش راهبرد معاصر؛ طی حدود یک ماه گذشته کشور الجزایر شاهد تظاهراتها و اعتراضات ضد دولتی است. مردم الجزایر از زمان اعلام تصمیم «عبدالعزیز بوتفلیقه» رئیسجمهوری این کشور برای نامزدی جهت مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری برای پنجمین دوره متوالی، اعتراضات خود در نقاط مختلف کشور را کلید زدند. همین اعتراضات موجب شد تا بوتفلیقه بنابر خواسته معترضان، از مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری آتی الجزایر صرفنظر کند و از رقابتهای انتخاباتی انصراف دهد. با اینحال، هرچند که از شدت و حدت اعتراضات در الجزایر کاسته شده اما این اعتراضات به طور کامل متوقف نشدهاند. دراین میان، ارتش الجزایر نیز مواضع هوشمندانهای را در قبال تحولات اخیر این کشور اتخاذ کرده است. «قائد صالح» رئیس ستاد مشترک ارتش الجزایر در سخنانی تأکید کرده است: «بدون شک نیروهای ارتش امنیت را در کشور برقرار خواهند کرد و اجازه نخواهند داد که هرج و مرج و خونریزی کشور را فرا گیرد». این فرمانده ارتش الجزایر همچنین گفته است: «ملتی که تروریسم را شکست داده، میداند با شرایط کنونی کشورش چگونه تعامل کند».
علیرغم اینکه قرار بود انتخابات ریاستجمهوری الجزایر در تاریخ 18 آوریل سال جاری میلادی (29 فروردینماه) برگزار شود، اما بوتفلیقه طی فرمانی زمان برگزاری انتخابات را به تعویق انداخت. وی اعلام کرد که به منظور کاستن از میزان نگرانیهای مردمی این اقدام را انجام داده است. بوتفلیقه تأکید کرد که انتخابات ریاستجمهوری الجزایر پس از انجام گفتگوهای فراگیر ملی برگزار خواهد شد. در این گیرودار بود که «احمد اویحیی» نخستوزیر الجزایر از سمت خود استعفا داد و «نورالدین بدوی» به عنوان جایگزین وی معرفی شد. این تحولات درحالی اتفاق میافتد که برخی از رسانههای وابسته به سعودی، آمریکا و رژیم صهیونیستی سعی در ملتهب و بحرانی جلوه دادن اوضاع امنیتی و سیاسی الجزایر دارند؛ درحالی که اقدامات دولت و ارتش الجزایر، اوضاع را تحت کنترل قرار داده است.
عربستان سعودی و فرصت مناسب برای عقدهگشایی
اوضاع کنونی الجزایر و برگزاری اعتراضات مردمی در این کشور موجبات سرمستی فراوان مقامات سعودی و متحدان منطقهای آنها از جمله امارات متحده عربی را فراهم آورده است؛ هرچند که بدیهی است ایالات متحده آمریکا نیز همچون همپیمانان منطقهایش از هرگونه بیثباتی در الجزایر حمایت به عمل میآورد. واقعیت آن است که مقامات سعودی فضای کنونی در الجزایر را فرصت مناسبی برای خود جهت عقدهگشایی علیه این کشور به دلیل مواضع سالیان اخیر آن، قلمداد میکنند؛ مواضعی که عمدتا در نقطه مقابل زیادهخواهیها و سلطهجوییهای ریاض، قرار داشته است.
الجزایر برخلاف عربستان سعودی که در طول سالیان متمادی گذشته تمام تلاش خود را برای به فراموشی سپردن مسأله فلسطین به عنوان اصلیترین مسأله جهان اسلام به کار بسته است، همواره از این مسأله حمایت به عمل آورده است. عدم همراهی الجزایر با ریاض در سیاستهایش علیه فلسطین اشغالی همواره مقامات سعودی را آزردهخاطر ساخته است. افزون بر این، حمایت از مقاومت در سوریه نیز خنجر دیگری است که از سال 2011 تاکنون از سوی الجزایر بر پیکره سعودی فرود آمده است. الجزایر از همان ابتدای بحران سوریه، حمایت خود از بشار اسد را اعلام کرد. مقامات ارشد الجزایر بارها از موضعگیری اتحادیه عرب نسبت به دولت سوریه و درخواستهای آن از شورای امنیت مبنی بر اتخاذ گزینه نظامی علیه دمشق انتقاد کردهاند.
اما کینهتوزیهای عربستان سعودی نسبت به الجزایر به همین نقطه ختم نمیشود، چراکه در سال 2015 نیز ضربه دیگری از سوی الجزایر به ریاض وارد شد؛ یعنی زمانی که این کشور درمقابل درخواست مقامات سعودی برای اعزام نیروهای نظامی به یمن در قالب ائتلاف عربی، دست رد به سینه آنها زد و از مشارکت در این ائتلاف متجاوز خودداری کرد. درهمین سال، الجزایر درخواست دیگری از سوی سعودیها را رد کرد و آن، تلاش برای تشکیل ناتوی عربی بود.
مخالفت با طرح عربستان سعودی مبنی بر تروریستی خواندن حزبالله لبنان در جریان سی و سومین نشست وزرای خارجه اتحادیه عرب در تونس نیز کینهتوزیهای دیرینه سعودی علیه الجزایر را بیش از هر زمان دیگری تقویت کرد. تداوم سیاستهای ضد سعودیِ الجزایر تا آنجا پیش رفت که حتی گزارشهایی مبنی بر ارسال یک پیام محرمانه از سوی ریاض به الجزیره منتشر شد. این گزارشها حاکی از آن بودند که ریاض ضمن گلهمندی شدید از الجزیره خطاب به مقامات آن اعلام کرده است: «اینگونه استنباط میشود که الجزایر به دنبال ایجاد شکاف میان عربستان و کشورهای عربی است و تلاش میکند تا اهداف ریاض در منطقه محقق نشود».
بر اساس آنچه که گفته شد، عربستان سعودی درحال حاضر خود را در برابر فرصتی میبیند که به گمان خود میتواند تیغ تیزِ کینهتوزی دیرینهاش را در گلوی الجزایریها فرو بَرَد تا پاسخی باشد بر ایستادگیهای آن در برابر سیاستهای ریاض درقبال مسائل و تحولات مختلف منطقه. لذا مقامات ریاض به تحولات کنونی الجزایر به عنوان عرصهای برای عقدهگشاییهای گذشته مینگرند و برای تحقق هدف خود به ایالات متحده آمریکا نیز متوسل شدهاند.
تلاش برای تبدیل اعتراضات مسالمتآمیز به درگیریهای مسلحانه
همانطور که پیشتر گفته شد، الجزایر ازجمله کشورهایی محسوب میشود که همواره طی سالهای گذشته مواضع قاطعانهای را در قبال تحولات منطقه و در حمایت از مقاومت، اتخاذ کرده است. این کشور هیچگاه تحت تأثیر فشارهای خارجی از سوی ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی جهت ایفای نقش برای تحقق اهداف آنها در منطقه قرار نگرفته است. ازهمین روی، پس از آغاز تظاهراتها و اعتراضات مسالمتآمیز در الجزایر، قدرتهای بیگانه و در رأس آنها ایالات متحده آمریکا و متحدان منطقهای آن یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی تلاش خود برای ایجاد هرج و مرج در این کشور را کلید زدند.
آمریکا و سعودی برای عقدهگشایی علیه الجزایر به دلیل سیاستهای ضد استعماری آن طی سالیان گذشته سناریوی سال 2011 سوریه را برای آن تدارک دیدند؛ یعنی تبدیل «اعتراضات مسالمتآمیز» به «درگیریهای مسلحانه». حتی نخستوزیر سابق الجزایر نیز چندی پیش نسبت به پیادهسازی این سناریوی شوم علیه کشوش توسط قدرتهای بیگانه، هشدار داد.
طبق آخرین اخبار و گزارشها، آمریکا و سعودی یک اتاق عملیات مرکزی را راهاندازی کردهاند که مأموریت اصلی آن سوق دادن اعتراضات مسالمتآمیز مردمی به سمت آشوب و هرجومرج است. روزنامه «البناء» لبنان در این خصوص مینویسد: «یکی از مسئولیتهای اتاق عملیات مرکزی علیه الجزایر ارتباط با معترضان و ارائه کمکهای لازم به آنها در تمامی زمینههاست تا بدینترتیب آنها در مسیر درگیریهای مسلحانه با ارتش گام بردارند».
این روزنامه میافزاید که افسران اطلاعاتی ایالات متحده آمریکا اتاق عملیات مرکزی مذکور را اداره میکنند و افرادی نیز تحت عنوان «کارشناسان تخریب» در این اتاق فعالیت میکنند. حمایت مالی از بخشی از معترضان که داوطلب ایجاد آشوب در الجزایر هستند نیز یکی دیگر از مسئولیتهای اتاق عملیات مرکزی علیه این کشور است. در واقع، آمریکا و سعودی از رهگذر این استراتژی خود در الجزایر به دنبال انتقال روند تحولات کنونی این کشور از مرحله سیاسی به مرحله امنیتی هستند.
رد پای امارات متحده عربی در الجزایر
علاوه بر عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا، رد پای امارات متحده عربی نیز در حوادث و تحولات کشور الجزایر آشکارا به چشم میخورد. دخالت اماراتیها در امور الجزایر و تحولات اخیر این کشور زمانی توجه بسیاری از رسانههای منطقهای و بینالمللی را به خود جلب کرد که در سومین جمعه از اعتراضات الجزایریها، شعارهای تندی علیه ابوظبی سر داده شد. این مسأله تعجب و شگفتی محافل سیاسی و رسانهای را به دنبال داشت و این سؤال پدید آمد که ابوظبی چه نقشی در حوادث الجزایر دارد؟
این مسأله به دخالتهای امارات در امور الجزایر برای تشدید اوضاع امنیتی در این کشور باز میگردد. رسانههای وابسته به شیخنشینان امارات طی روزهای اخیر مانور گستردهای روی مسأله اعتراضات مردمی در الجزایر داشتهاند و تحولات این کشور را به صورت گسترده مورد پوشش قرار دادند؛ اقدامی که ذوقزدگی آنها از وضعیت الجزایر را به طور کامل نمایان ساخت. درهمین حال، فعالان اماراتی نیز شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر را به عرصهای برای جولاندهی خود و ابراز خشنودی از آنچه که در الجزایر میگذرد، تبدیل کردند.
این ذوقزدگی امارات متحده عربی، رد پای شیوخ مرتجع این کشور در الجزایر را نیز برای افکار عمومی آشکار ساخت. اما دخالت در امور داخلی الجزایر و سرمستی از اعتراضات در این کشور تنها در محافل رسانهای و اجتماعی امارات محدود و محصور نشد، چراکه یکی از مقامات ارشد ابوظبی نیز به این تحولات ورود کرد تا از ابعاد بیشتری از مداخلات امارات پردهبرداری شود.
درهمین ارتباط، «عبدالخالق عبدالله» مشاور ولیعهد ابوظبی در مقالهای که در سایتِ رسمی شبکه آمریکایی «سی ان ان» منتشر شد، از اعتراضات مردمی در الجزایر صراحتا حمایت کرد. وی در این مقابله تأکید کرد: «الجزایر اکنون به کانون توجه همگان تبدیل شده و بزرگترین شاهد برای خروش مردمی با اراده و آزاد است تا خشم و اعتراض خود به مسدود بودن افق و آرزوهای داشتن زندگی امن و شرافتمندانه و آزادی را بیان کنند»! این اظهارات مداخله جویانه مقامِ درباری امارات به تردیدها درباره نقش ابوظبی در الجزایر و تلاش آن برای تحریک معترضان و بسط ناامنی در این کشور، پایان داد.
نگاه الجزایر به ایران و مواضع آن درقبال تهران
بسیج محور غربی ـ عربی با بازیگری مثلث آمریکایی، سعودی و اماراتی علیه الجزایر را نمیتوان با روابط و مناسبات این کشور با جمهوری اسلامی ایران و مواضع آن در قبال تهران، بیارتباط دانست. بدون هیچگونه شک و تردید، یکی از علل و عوامل مهم تلاشهای مذبوحانه قدرتهای بیگانه منطقهای و بینالمللی برای ثباتزدایی از الجزایر و وارد کردن آن به باتلاق «درگیریهای مسلحانه» و به تبع آن «جنگ داخلی» به رویکرد الجزیره درقبال تهران بازمیگردد.
کشور الجزایر به ویژه در طول یک دهه گذشته نگاه ویژهای به تقویت روابط و مناسبات خود با جمهوری اسلامی ایران در عرصههای مختلف داشته است. درهمین ارتباط، «عبدالمنعم الاحریز» سفیر الجزایر در ایران میگوید: «ایران و الجزایر روابط بسیار خوبی در زمینه سیاسی دارند و این روابط مبتنی بر اعتماد، احترام متقابل و حمایت دولتمردان دو کشور از یکدیگر است».
این مقام الجزایری همچنین تأکید میکند: «کشورهای ایران و الجزایر نقطه نظرات مشابهی در مورد بسیاری مسائل بینالمللی و منطقهای همچون امتناع از سیاسیسازی حقوق بشر، دفاع از اصول حاکمیت و عدم مداخله، اصلاحات سازمان ملل و موسسات مالی بینالمللی، اصلاحات سازمان همکاری اسلامی و تثبیت قیمت نفت، دارند». لذا پر واضح است که الجزایر همواره دید مثبتی به تقویت روابط با تهران داشته است.
درهمین حال، سفرهای متقابل مقامات ایرانی و الجزایری نیز خود عامل دیگری است که نشان از روابط نزدیک و تنگاتنگ دو طرف دارد. سفر «محمد جواد ظریف» وزیر امور خارجه ایران به الجزایر در دسامبر 2017 و همچنین سفر «عبدالحمید سی عفیف»، رئیس کمیسیون سیاست خارجی پارلمان الجزایر به ایران طی چند ماه گذشته، نمونهای از رفتوآمدهای میان دو طرف در عرصه سیاسی محسوب میشود.
برهمین اساس، ناگفته پیداست که الجزایر همواره مواضع اصولی را در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده است. به عنوان نمونه، این کشور خروج یکجانبه و غیرقانونی ایالات متحده آمریکا از توافق هستهای موسوم به برجام را محکوم و پایبندی تهران به توافق را ستود. مقامات الجزایری همچنین بارها اعلام کردهاند که در بسیاری از تحولات منطقهای، مواضعی مشابه جمهوری اسلامی ایران دارند و دیدگاههای تهران در این زمینه را درست و دقیق قلمداد میکنند.
درهمین راستا، رئیس کمیسیون سیاست خارجی پارلمان الجزایر در جریان سفر اخیر خود به تهران تأکید کرده بود: «ایران و الجزایر نقطه نظرات مشترک بسیاری در عرصه منطقهای دارند و لذا همکاریهای دوجانبه میان آنها باید بیش از پیش تقویت گردد». براساس آنچه که گفته شد، بسیج شیخنشینان عرب و اربابان آمریکایی آنها علیه الجزایر در برهه کنونی با مواضع اصولی این کشور درقبال جمهوری اسلامی ایران، دارای ارتباطی مستقیم است و به نظر میرسد که مثلث مذکور قصد دارد با تحریک معترضان و اعمال فشار بر الجزایر، مقامات این کشور را وادار به قطع روابط با تهران کند.